اگر طرفدار جان گرین هستید که اولین خواندن رمان اول خود را شروع می کنید ، ممکن است در مورد پایان جستجوی آلاسکا تعجب کنید . این رمان به نوعی از لحظات اشک آور را نشان می دهد که بعداً گرین - که آن را "Fault in Stars and شهرهای ما" نیز خوانده بود ، شناخته می شود ، اما پایان آن ممکن است باعث شود که کمی سرتان خراشیده شود. اسپویلرهای اصلی در پیش است.


اولین بار در سال 2005 منتشر شد ، به دنبال مراکز آلاسکا در مای "Pudge" Halter ، تازه وارد مدرسه پیش دبستانی که علاقه خاصی به کلمات آخر معروف دارد . در دبیرستان مقدماتی Culver Creek ، هم اتاقی مای ، چیپ "سرهنگ" مارتین ، او را لقب "Pudge" می دهد و او را به حلقه جدیدی از دوستان می برد ، که شامل ستاره رپ مشتاق Takumi Hikohito و زیبای اما شکننده آلاسکا جوان است. پود ، سرهنگ ، تاکومی و آلاسکا از شکستن قوانین کولور کریک با نوشیدن ، سیگار کشیدن ، دفع ساعات بعد از ساعت و کشیدن شوخی بر روی دانش آموزان مشهور مدرسه خوشحال هستند.

همانطور که در جستجوی آلاسکا می خوانید ، متوجه می شوید که عناوین فصل ابتدایی - "صد و سی و شش روز قبل" ، "شصت و هفت روز قبل" و غیره - به نوعی از رویدادها حساب می کنند. با نزدیک شدن به این رویداد ، مشخص می شود که هر اتفاقی که می افتد ، وقتی اتفاق می افتد صدمه می بیند. پود ، آلاسکا و دوستانشان به مراتب بیشتر می نوشند و به نظر می رسد آلاسکا از چیزی یا شخصی خارج می شود.


"دو روز قبل از" این اتفاق می افتد ، آلاسکا به این گروه فاش می کند که ، هنگامی که هشت ساله بود ، متوجه شد مادر فقیدش در حال مرگ ناشی از آنوریسم است ، دچار شوک شد و هرگز برای کمک خواستار نشد. یک آلاسکا مست در "روز آخر" به پودگ می گوید که خودش را مقصر از دست دادن مادرش می داند. علی رغم این واقعیت که آلاسکا یک دوست پسر دارد و پدژ یک دوست دختر دارد ، هر دو آنها در یک جلسه مستعفی غرق می شوند - تا اینکه آلاسکا یک تماس دریافت کند. او برمی گردد ، گریه می کند و دوباره می رود ، این بار در اتومبیل خود رانندگی می کند.


صبح روز بعد ، بدن دانشجویی Culver Creek یاد می گیرد که آلاسکا در اثر سانحه رانندگی جان باخته است. در حالی که مشغول مستی در بزرگراه منتهی به مزار مادرش بود ، آلاسکا با سرعت کامل به وسیله نقلیه پلیس سقوط کرد و بر اثر اصابت کشته شد. پودگ خود را برای مرگ او مقصر دانست و اعتقاد داشت که او باید بیشتر تلاش می کرد تا مانع ترک او شود.

در پی مرگ آلاسکا ، این رمان به سرفصل های فصل منتقل می شود که نشان می دهد چند روز "پس از" تصادف وقایع آنها رخ می دهد. یک سؤال برای پدژ ، سرهنگ و تاکومی باقی مانده است - آیا آلاسکا خودش را کشت ، یا اینکه مرگ او یک حادثه ناگوار بود؟ از آنجا که آنها با این واقعیت روبرو می شوند که ممکن است هرگز بدانند که چه اتفاقی برای دوستشان افتاده است ، پسران می دانند که حادثه آلاسکا درست بعد از نیمه شب روز بعد از هشتمین سالگرد درگذشت مادرش رخ داده است.

با این تئوری که آلاسکا برای دیدار از مادرش باید به گورستان سفر کند ، دوستانش سعی می کنند با زندگی خود ادامه دهند. تاکومی به طور غیر منتظره ای به ژاپن عزیمت می کند ، اما یادداشتی به جا می گذارد و اعتراف می کند که او ، نه پدژ ، آخرین کسی بود که آلاسکا را زنده دید. تاکومی می گوید ، او از این که سالگرد درگذشت مادرش را از دست داده ناراحت بود ، زیرا همیشه هر ساله گل های جدیدی را بر روی مزار او می گذارد. تقریباً همان پودژ ، تاکومی خود را مقصر می داند که در آن شب مانع از رانندگی آلاسکا نشده است.

یادداشت تاکومی قطعه آخر معما آلاسکا را برای پدژ ، جایی که اکنون می داند حرف آخر آلاسکا چیست ، قرار می دهد و می فهمد که او باید دوستش را رها کند. هر زمان که روح آزاد بود ، آلاسکا نمی خواست کسی فکر کند که می تواند او را به روشی که پدژ و تاکومی آرزو می کردند که آن شب داشته باشند ، کنترل کنند. پد دلایل اینکه آلاسکا او را بخاطر اجازه مرخصی در شب مرگش استغفار می کند ، می پذیرد و اذعان می کند که او را به خاطر ترک او پشت سر می گذارد. این رمان با گفتگوی پودز بسته می شود: "آخرین سخنان توماس ادیسون این بود:" در آنجا خیلی زیباست. " من نمی دانم آنجا وجود دارد ، اما معتقدم جایی است ، و امیدوارم زیبا باشد. "


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها